#ayanketab
رجبعلی گلزار
فرزند ملا حسین ، متوفی 1366 ق از اساتید فن شعر و ادب و شاعر مشهور
اصفهانی و صاحب دیوان اشعار که نام این تکیه نیز به نام ایشان و به خاطر
دفن وی در این تکیه انتخاب شده است. بر روی سنگ قبرش غزلی با مطلع زیر حک
شده است :
چو بلبل این همه افغان و آه از آن دارم که مرغ قدسم و در خاک آشیان دارم
او
در خانوادهای روحانی بهدنیا آمد. علوم عربی و ادبی را نزد پدر و دیگر
اساتید فرا گرفت. گلزار از اوان جوانی شعر میسرود و در مجامع ادبی اصفهان
بهویژه انجمن ادبی شیدا و انجمن دانشکد شرکت نمود. او از اساتید فن شعر و ادب و شاعر معروف اصفهانی و صاحب دیوان اشعار است .
در مطلع دیوان اشعارش این شعر نوشته شده است .
مرتب کردم این دیوان به نام احمد و آلش
مگر خواننده روزی به خیر از من کند یادی
در این دیوان که گلزاری است گلزار از گل آکنده
امید است از دعای خیر نیکان در صف محشر
که تا گردد شفاعت خواه در روز شمار از من
مگر آیندگان گیرند وقتی اعتبار از من
فکندم عکسی از خود تا بماند یادگار از من
بشوید گرد عصیان ابر لطف کردگار از من
#ayanketab
نشاط اصفهانی از طرفداران ندای بازگشت ادبی واحیای سبک متقدمین بوده است.
نشاط اصفهانی در نظم و نثر فارسی و عربی استاد بود و بخصوص در سرودن غزل
توانایی و تبحر خاصی داشت، با این حال طبع شعر خود را در قصیده ،مثنوی
،ترکیب بندو رباعی نیز آزمود و اشعاری را در این سبک ها به یادگار گذاشت.
وی همچنین در نگارش اقسام خط و مخصوصا خط شکسته استاد بود. مجموعه اشعار
زیبای نشاط که بعضی از آنها در مدح فتحعلی شاه است، تحتعنوان(گنجینه نشاط)
جمع آوری و منتشر شده است که مشتمل بر اشعار ،قطعات ،حکایات اخلاقی ، نامه
های شخصی، وقف نامه ها، عقدنامه ها و قصاید شاعر است.
عمر بگذشت و نماندست جزایامی چند به که بایاد کسی صبح شود شامی چند
به حقیقت نبود در همه عالم جز عشق زهد و رندی و غم و شادی ازو نامی چند
زحمت بادیه حاجت نبود در ره دوست خواجه برخیز برون آی ز خود گامی چند
طبع خاکی بنه و چاک بر افلاک انداز مرغ کز دام برآید چه بود بامی چند؟
شیخ را باک گر از طعنه خاصان نبود من چه باکم بود از سرزنش عامی چند
آتشی بر سر این کوی برافروخت نشاط در نگیرد ولی از شعله او خامی چند
#ayanketab
سید احمد حسینی متخلص به هاتف اصفهانی از شعرای نامی ایران در عهد
افشاریه و زندیه است. وی اصالتا از خانوادهای آذربایجانی بود ولی
در اصفهان بدنیا آمد. سید احمد درکودکی به تحصیل علوم قدیمه و از
جمله ادبیات فارسی و عربی، طب، منطق و حکمت پرداخت و گذشته از
علم طب که در آن تسلط داشت، به یکی از سرآمدان زبان عربی مبدل
گشت و اشعاری به زبان عربی سرود. هاتف در جوانی به سرودن اشعار
خود پرداخت و در طول زندگی آرام خود از مدح شاهان و روی آوردن به
دربار سلاطین خود داری کرد و بیشتر به مطالعه و حکمت و عرفانمشغول
بود. وی در سال ۱۱۹۸ درگذشت.
هاتف اصفهانی شاعری توانا و مسلط به زبان و ادب فارسی بود. وی از
سبک شعرای متقدم ایران به ویژه حافظ و سعدی پیروی می کرد و طبع
خود را در سرایش تمامی قالبهای شعری اعم از غزل، قصیده و رباعی،
ترجیعبند و ترکیببند آزمود. شهرت عمده هاتف به سبب شاهکار بزرگ
ادبی او (ترجیعبند عرفانی) است که در آن هم از حیث حسن ترکیب
الفاظ و هم از حیث توصیف معانی داد سخن داده است. وی مرثیه های
زیبایی نیز با استفاده از ماده تاریخ (حروف ابجد) در مرگ بزرگان و
دوستان خود سرود که این اشعار از ارزش بالایی برخوردارند.
مهمترین اثر باقی مانده از هاتف اصفهانی دیوان اشعار او و چند صد بیت شعر بهزبان عربی است.
#ayanketab
لامعی گرگانی شاعر ایرانی قرن پنجم هجری است.
لامعی گرگانی متخلص به
لامعی، در بکرآباد گرگان به دنیا آمد. لامعی مداح خواجه نظامالملک، وزیر
آلپارسلان (۴۵۵- ۴۶۵ هـ.ق.) بود و پیش از وی عمیدالملک کندری را مدح گفته
بود. پس از دوره آلپارسلان از لامعی شعری در دست نیست و لذا عدهای قول
بعضی از تذکرهنویسان را که وی را شاگرد امام محمد غزالی (۵۰۵ هـ.ق.)
دانستهاند، اشتباه می دانند. وی از شاعران دوره اول غزنوی
پیروی میکرد و گاه بعضی از قصیدههای آنها را جواب میگفت. لامعی در
اشعار خود از ترکیبهای متعدد عربی و تشبیهها استفاده کرده است . او در
تشبیهها
از منوچهری دامغانی و در سرودن اشعار بلند و وصف طبیعت از فرخی سیستانی و
عنصری بلخی پیروی میکرد و با برخی از شاعران مانند برهانی، سوزنی، جمالی
مهریجردی و عمعق بخاری مشاعره و مناظره داشت. برای نخستین بار سعید نفیسی
دیوان لامعی گرگانی را تصحیح کرد.
#ayanketab
فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری، یکی از شعرا و عارفان
نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که
تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را ۵۱۳ و بعضی سال ولادتش را ۵۳۷ هجری.ق، می دانند.
او در قریه کدکن یا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. از
دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست جز اینکه پدرش در شهر شادیاخ به شغل عطاری که
همان دارو فروشی بود مشغول بوده که بسیار هم در این کار ماهر بود و بعد از وفات
پدر، فریدالدین کار پدر را ادامه می دهد و به شغل عطاری مشغول می شود.